موهاى تو مثل شب يلداست، بلند است
انگار كه من صيدم و موهات كمند است

يك لحظه نگاهم به نگاهت گره خورد و
من مات شدم، چشم تو ديوانه كننده ست

رگهاى وجودم همه از مهرِ تو لبريز
هر ضربه ى قلبم به نفس هاى تو بند است

پنهان شده اندام تو در چادر گلدار
سرتاسر اين مزرعه رُزهاى هلند است

لبخند تو زيباست ولى از توچه پنهان
ابروى كج و چهره ى آشفته لوند است

آتش بِزَنم، سفت بغل كن كه بميرم
اين گرمى آغوش تو پروانه پسند است

 

ايمان فرقانى



تاريخ : جمعه 28 آذر 1394برچسب:ايمان فرقانى, | 10:40 | نويسنده : آریا |

زندگى آموخت گاهى سربزيرى بهتر است
وقت دلتنگى برايت گوشه گيرى بهتر است

دخترى زيبا كه در رويا تو را بوسيده است
دست در دست كسى ديدى، بميرى بهتر است

بغض دارى، خيره مى مانى به عكسى توى قاب
خوب مى دانى در آغوشش نگيرى بهتر است

روزها دلگير و تكرارى است اما شب كه شد
زير ماه و "گوچه" گردى با "مشيرى" بهتر است

سنگ هم عاشق شود گوهر صدايش مى كنند
در دل معشوق اگر باشى اسيرى بهتر است

ايمان فرقانى



تاريخ : جمعه 3 مهر 1394برچسب:ايمان فرقانى, | 14:49 | نويسنده : آریا |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 59 صفحه بعد